7 آذر و تپش قلب بعضیها...
براستی در روز 7 آذر چه اتّفاقی خواهد افتاد. بالاخره قرار است بعداز چند سال سردرگمی، تکلیف میز ریاست فدراسیون کوهنوردی روشن شود. واقعاً درست است که بسیاری کوهنوردی را جزو ورزشها به حساب نمیآورند و آن را در دستة فعّالیّتهای ماجراجویانه تقسیمبندی میکنند. از همین فدراسیون کوهنوردی خودمان نیز چیزی به غیر از این مستفاد نمیشود. این سه چهار سال اخیر همهاش در ماجراجویی و التهاب گذشت. بعداز کسب جایگاههای متعدّد بینالمللی و کسب پیروزیهای شاخص در کوهنوردی و سنگنوردی، ضربات واردشده بر پیکرهی کوهنوردی، تنهی پر صلابت آن را نحیف نموده است. جابجایی غلط و پساز آن بازپسگیری اشتباه، ممکن است در نگاه اوّل آنچنان تأثیرگذار نبوده باشد امّا در نگرشی عمیقتر، حاصل آن رکود رسمی کوهنوردی به معنای عام شده است. فدراسیونی که با کسب کمکها و حمایتهای مالی مردم توانسته بود با سرافرازی موفّق به صعود بام جهان شود؛ اینک در پروندهی خود صعودی ناموفّق و کلّی بدهی ریالی و دلاری را به یدک میکشد. بهنظر میآید که ما ایرانیها عادت کردهایم تا چرخ را بارها و بارها مجدّداً از نو اختراع کنیم. اینکه مسئول یک مرکز به مدّتی طولانی صاحب منصب آن مقام باقیبماند، با معیارهای کنونی جهانی امری شایسته نیست. چرا که از زایش و بالندگی سیستم میکاهد، امّا تعویض بدون برنامه و نبود جایگزینی مناسب برای آن، آسیبی دوچندان به بار میآورد که اینچنین هم شد. امّا حالا بعداز کشمکشهای فراوان، سرپرستیِ فدراسیون را یک دردآشنا بر عهده گرفته است. مردی که میداند چه میخواهد و ذهنی فعّال دارد. محمود شعاعی با کولهباری تجربه در سازمانهای نظامی و همچنین فدراسیون کوهنوردی، سکّاندار این کشتی شده است. همانطور که خود گفته است، تمام همّوغم خود را معطوف انتخابات کرده تا بالاخره طلسمِ نبود رئیس شکسته شود. هفتم آذر نزدیک است و همه چشم براه آنچه قرار است روی دهد. تقریباً تمام نامزدهای انتخاباتی، لااقل تا حدودی، با وضعیّت فدراسیون آشنایی دارند. نتیجهی انتخابات آنچنان هم دور از ذهن نیست. بههر روی هر کس که انتخاب شود، بار سنگینی از وظایف را بر دوش خواهد کشید.
«که انسان تجسّد وظیفه است.»
فدراسیون کوهنوردی میباید که شاهد تغییرات عدیده باشد، البتّه تغییراتی نه از آن دست که روی داد. هماکنون جوّ پرجنبوجوش خاصّی بر فدراسیون حکمفرماست. تحوّلاتی را نیز درون آن شاهد بودهایم. از جمله تعویض دبیر، بازرس، سه رئیس کمیته، ادغام دو کمیته در کمیتهای دیگر. مطمئناً در آینده هم شاهد تغییرات بس بزرگتری خواهیم بود.
امید میرود که در روز هفت آذر هرچه روی میدهد، ماحصل آن تقویّت بنیهیِ نهچندان قوی فدراسیون و به تبع آن کوهنوردی کشور باشد. روز هفت آذر روز عجیبی است، روز نیروی دریایی، یعنی همانروزی که پرسنل قهرمان ناوچهی موشکانداز پیکان در سال 1359 و در خلیج همیشه فارس، یک تنه در مقابل تمام هیبتِ دشمنِ حماسه آفریدند و جان باختند. این روز شاید روزی باشد که در فدراسیون کوهنوردی هم حماسهای رقم زده شود.